جدول جو
جدول جو

معنی قلعه نبی - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه نبی
(قَ عَ نَ جَ عَ)
دهی است از دهستان طیبی سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان، واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری قلعه رئیسی مرکز دهستان. کوهستانی و سردسیری مالاریائی است. سکنۀ آن 100 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، برنج، پشم، لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی زنان قالی و قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ نَ)
دهی است از دهستان بالا گریو بخش ملاوی شهرستان خرم آباد، واقع در 32هزارگزی خاور ملاوی و 32هزارگزی خاور راه شوسۀ خرم آباد به اندیمشک. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 350 تن است. آب آن از سراب قلعه نصیر و گورخانه افرینه و محصول آن غلات، صیفی، لبنیات، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است راه مالرو دارد. و دارای دبستان است. ساکنین از طایفۀ ایل حیدروند هستند و در زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ نُ)
دهی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان، واقع در 27هزارگزی باختر تویسرکان و 3 هزارگزی جنوب شوسۀ تویسرکان به کرمانشاه. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 661 تن است. آب آن ازچاه و محصول آن غلات لبنیات، دیم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. به این ده اسحاق نیز میگویند. مزرعه چهارشنبه جزو این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
کلاته ای است در سبزوار
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان اورامان، بخش رزاب شهرستان سنندج، واقع در 18هزارگزی شمال باختر رزاب و 10هزارگزی شمال راه اتومبیل رو مریوان به رزاب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن. غلات، لبنیات، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو و راه فرعی به شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ تَ)
دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد، واقع در 9هزارگزی شمال خاوری بوکان و 6هزارگزی خاور شوسۀ بوکان به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل و سالم است. سکنۀ آن 222 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ نَ)
دهی است از دهستان مال اسدبخش چقلوندی شهرستان خرم آباد، واقع در 6هزارگزی خاور چقلوندی و 5هزارگزی خاور اتومبیل رو خرم آباد به چقلوندی. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیری و مالاریائی است. سکنۀ آن 96 تن است. آب آن از چشمه ها و محصول آن غلات، لبنیات، صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان فرش و سیاه چادربافی است. راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَکَ یِ)
ده کوچکی است از دهستان میانرود پائین بخش مرکزی شهرستان آمل، واقع در 14000گزی باختر آمل. سکنۀ آن 35 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ کَ)
دهی است از دهستان زیدون بخش حومه شهرستان بهبهان، واقع در 36هزارگزی جنوب باختری بهبهان و کنار شوسۀ آغاجاری به بهبهان. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری مالاریائی است. سکنۀ آن 341 تن است. آب آن از رود خانه خیرآباد و محصول آن غلات، برنج، کنجد، صیفی، پشم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است. راه اتومبیل رو و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ کَ)
دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر، واقع در 31500گزی شمال خاوری کلیبر و 31500گزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مایل به گرمی مالاریائی است. سکنۀ آن 312 تن است. آب آن از چشمه و رود خانه سلین چای و محصول آن غلات و سر درختی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. این ده دارای معدن آب گرم است که برای امراض جلدی خیلی نافع میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ گَ دَ نَ)
دهی است از دهستان قلعۀ حمام بخش جنت آباد شهرستان مشهد، واقع در 36هزارگزی شمال باختری صالح آباد و 10هزارگزی شمال شوسۀ مشهد به صالح آباد و کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 447 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، پنبه، و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ صِ)
ده کوچکی است از دهستان سلگی شهرستان نهاوند، واقع در 19هزارگزی شمال نهاوند. سکنۀ آن 10 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
قلعه ای است از سنگ تراشیده و در حران واقع است دورش یکهزار و سیصد و پنجاه گام و ارتفاع دیوارش پنجاه گز است. (نزهه القلوب ص 103). بر فرات واقع است. (منتهی الارب). رجوع به قلعه النجم شود
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ اَ کَ)
ساکن در قلعه. نشیننده در قلعه، محصور. (آنندراج) ، طرف بازی شطرنج که به قلعه رفته باشد. رجوع به قلعه رفتن شود
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز، واقع در 17 هزارگزی جنوب باختری دهدز، کنار راه مالرو راه ری به سروت. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 84 تن است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات، صیفی، و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ ؟)
دهی از دهستان زاده بخش حومه شهرستان تربت حیدریه، واقع در 15هزارگزی خاور تربت حیدریه و 3هزارگزی جنوب شوسۀ عمومی تربت به باخرز. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 395 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ نُ حَ نَ)
دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر، واقع در 7هزارگزی جنوب باختری شوشتر و 5هزارگزی باختر راه تابستانی شوشتر به بند قیر کنار خاوری رود شطیط. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری است. سکنۀ آن 150 تن است. آب آن از کارون و محصول آن غلات، برنج، صیفی، کنجد و شغل اهالی زراعت است. راه در تابستان اتومبیل رو است و ساکنین از طایفۀ عرب میان آب هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ نُ شُوْ کَ یِ)
دهی است از دهستان میانولایت بخش حومه شهرستان مشهد، واقع در 11هزارگزی شمال باختری مشهد و کنار کشف رود. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 117 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ تِ)
دهی است از دهستان ریمله بخش حومه شهرستان خرم آباد، واقع در 7هزارگزی شمال باختری خرم آباد و 3هزارگزی خاور خرم آباد به کرمانشاه موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل و مالاریایی است و سکنۀ آن 300 تن است. آب آن از رود خانه پاپی و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش بافی و سیاه چادربافی است. راه اتومبیل رو دارد و ساکنین از طایفۀ سپه وند هستند و برای تعلیف احشام به ییلاق و قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ شَمْ بَ / بِ)
شلشتا، وسهرد. خاورشناس اتریشی که بهارستان جامی را به سال 1846م. در وین چاپ کرد و نیز قسمتی از اشعار ابن یمین را به آلمانی ترجمه و به چاپ رسانده است (سال 1851 میلادی). رجوع به احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 34 و ج 3 ص 830 و 865 و از سعدی تا جامی ص 575 شود
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ بِ)
دهی است از بخش نصرت آباد شهرستان زاهدان، واقع در 31هزارگزی جنوب خاوری نصرت آباد و 18هزارگزی شوسۀ زاهدان به خاش. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیری مالاریایی. سکنۀ آن 558 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات. و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ بِ لَ)
از دهستان قنقری پایین (سفلی) بخش بوانات شهرستان آباده، واقع در 26هزارگزی باختر سوریان و 30هزارگزی شوسۀ اصفهان به شیراز. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 123 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. و محصول آن غلات، حبوب، میوه جات و شغل اهالی زراعت و باغبانی است. صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ پَسْ وَ)
دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 12هزارگزی جنوب الیگودرز کنار راه مالرو چشمه مروارید به ایوندی. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 70 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، لبنیات، پنبه و چغندر و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ ؟)
بر سه فرسنگی شیراز است به طرف جنوب مایل به مشرق و بر کوهی است که به هیچ کوه پیوسته نیست و بر آنجا چشمه مختصری است. (نزهه القلوب ص 133). و رجوع به تبر (قلعه) شود
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ ؟)
در تنگ رنبه است و قلعه ای است سخت استوار و بزرگوار و هوایی خوش دارد. (فارسنامۀ ابن البلخی چ کمبریج ص 159)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ سَ حَ)
دهی است از دهستان خالصۀ بخش مرکزی شهرستان قصر شیرین، واقع در 6هزارگزی شمال باختری خسروی و کنار شوسۀ قصر شیرین موقع جغرافیایی این ده تپه ماهور و هوای آن گرمسیری است. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از چاه و محصول آن غلات دیم و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَعَ نُ رَ)
دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 72هزارگزی جنوب باختری الیگودرز و 46هزارگزی شوسۀ ازنا به درود. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 245 تن است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قلعه کوبی
تصویر قلعه کوبی
تخریب قلعه بوسیله قلعه کوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلعه نشین
تصویر قلعه نشین
کلات نشین، کلاتبان، کلاتمان
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع بندپی واقع در منطقه ی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی